کمک و همیاری از نوع کیارادی
سلام گلهای مهربون
چند وقت قبل که مامانم لباسها رو شستش یک سبد گذاشت جلوی من و گفت کیاراد جون لطفا لباسها رو بریز داخل سبد تا ببریم و بندازیم روی طناب ،منم که کلا عاشق انجام دادن کارهاییم که اصلا به من مربوط نمیشه و همچنین احساس کردم که این کار جذابیتهای خاص خودش رو داره قبول کردم .نتیجه کار رو از عکسها ببینید لطفا . فقط نفهمیدم چرا مامانم وقتی منو میون اون همه ظرفی که داخلشون پر از لباس بود دید شوکه شد !!!؟؟؟؟؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی