تولد دو سالگی با تم باب اسفنجی
سلام چطورید خوبید؟(یک نمونه از احوالپرسی کیاراد)
بالاخره تولد دو سالگی من هم با کلی تاخیر و با حضور 70 نفر مهمان عزیز برگزار شد.شب شلوغ و به یاد ماندنی بود و بابا ،مامان و خاله فرنگم واسه این جشن بسیار زحمت کشیدن.لباسم رو خاله جونم بافته بودن ودرست کردن آماده کردن غذا هم با ایشون بود. بابایی هم طراحی های کامپیوتری و ساخت کلیپ مربوط به تولد رو به عهده داشتن و مامان جونم هم همه ریسه ها و باب اسفنجی ها رو درست کرده بودن و همه کار دست بود .بنده هم به عنوان مهمترین عضو این گردهمایی از این همه توجه ،کلی ذوق میکردم و خوش میگذروندم . وشمع تولم را با چنان سرعتی فوت میکردم که هیچ دوربینی موفق به گرفتن عکس نمیشد،و اینقد این حرکت رو تکرار کردن تا بالاخره چند تا عکس گرفتن.از باز کردن کادوها هم چنان شور و شعفی داشتم که قابل وصف نبود و در نهایت ساعت چهار صبح بیخیال شدم و خوابیدم... .
لطفا واسه دیدن بقیه عکسها ادامه مطلب رو کلیک بفرمایید
فعالیتهای قبل از جشن
بجای کلاه ماسک درست کردیم واسه بچه ها
توی این دفتر همه واسم یادگاری نوشتن
دستمالها رو هم مامانم درست کردن
روی تک تک ظرفها عکس خودم و باب اسفنجی رو چسبوندیم
تمام عکسها و ریسه ها رو مامانم از چند ماه قبل رنگ کردن و آماده کردن
پشت درب ورودی
با دستان هنرمند خاله جون بافته شده
میز شام هنوز کامل نشده
اینم کادوها